يادى از مرحوم شيخ جواد بلاغى
شيخ جواد بلاغى كه ظاهرا آذربايجانى است مسير ديگرى را پيشگرفت.گذشته از اين كه در تفسير كار كرد و تفسيرى هم نوشتبه نامالاء الرحمن كه ظاهرا كامل نيست و شايد دو سه جلد بيشتر نباشد،كارعمدهاى كه كرد اين بود كه در زمينه مذاهب اهل كتاب مانند يهوديت ومسيحيت كار كرد و به زبانهاى اصلى مثل زبان عبرى و زبان سريانى آشناشد.يك نفر از فضلاى قديم قم كه زمانى در نجف بوده است نقل مىكردكه ما با مرحوم آقا شيخ جواد در بغداد به مجامع مسيحيها مىرفتيم و منتعجب مىكردم وقتى با آنها به زبانهاى عبرى و سريانى و زبانهاى قديمصحبت مىكرد و بر كتابهايشان از خود آنها بيشتر مسلط بود.چنين مردىنان براى خوردن نداشت.آدمى كه اينجور استبايد از اوضاع دنيا اطلاعداشته باشد. قهرا مجلات آنها را مىخريد و مطالعه مىكرد.مرحوم آقاىصدر مىگفت:ما جوان بوديم و ايشان را نمىشناختيم.همين قدر مىدانمكه اين شيخ جواد كه رد مىشد مىگفتند:شيخ روزنامهخوان!او را به عنوان شيخ روزنامهخوان مىشناختند،چون روزنامه مىخواند.بايد همروزنامه مىخواند تا از وضع روز اطلاع پيدا كند.كتابهايىكه اين مرد دراين زمينه نوشته، كتابهايى استبسيار باارزش.
غرض اين بود كه شما بدانيد كه حساب خدمت غير از حساب نعمتاست.يك گروه،گروه نعمت هستند،اگر هم خدمتى مىكنند از نعمتهايشهم خوب بهره مىبرند،ولى آنهايى كه خيلى خدمت مىكنند به كلى ازگروه نعمتبيرون هستند يعنى اصلا بىبهره بىبهره هستند.
مرحوم آقا شيخ جواد در اين زمينهها خيلى خوب كار كرده بود.
كتابهايش هم الان هست مثل كتاب الهدى الى دين المصطفى يا الرحلةالمدرسية.كتابهايى كه من از ايشان سراغ دارم عربى است،نمىدانم بهفارسى هم كتابى دارد يا نه.شايد بعضى كتابهاى ايشان ترجمه شده باشدكه من اطلاعى ندارم.به هر حال اين مرد در اين زمينهها بسيار كار كرده بودو كارهايش هم فوق العاده با ارزش است و اجرش هم با خدا.شايد پنجاهسال باشد كه از دنيا رفته است.
نظرات شما عزیزان: